تولد یک سالگی کیان
کیان عزیزم میخوام بدونی من همیشه این مناسبتا برام خیلی مهم ،و چی از تولد دردونه من مهم تر یه پسر ناز و با هوش که همون ماههای اول به با هوش بودنش پی بردم حالا نزدیک تولدت بود روز قبلش برات خرید کردم تزئین کردم اون مناسبت یه مناسبتی بود که همه توش خوشحال بودن روز تولدت ناهار مهمون داشتین ساعت دو بعد ظهر هم تولد تو بود چون همه عکسا خانوادگی بودن نمی تونم برات بذارم فقط اونایی که میشه رو برات میذارم وقتی میخواستیم کیکت رو بیاریم تو خیلی بیقراری میکردی خوابت میومد
بعدم بی خیال تولدو مهمونا برا خودت راحت خوابیدیومهمونا همه
ناگفته نماند وقتی بعد کلی منتظر گذاشتن مهمونا از خواب بیدار شدی و کیک رو گذاشتیم جلوت با دست زدی تو کیک و گذاشتی دهنت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی